به پاکی فرشتهها داشت. لافی گزاف نیست که بگوییم پدرش علی نام داشت
و بردن این نام کافی است تا بدانیم از نسل کیست؟
جنت و رضوان و حور و کوثر، همگی آیت و
نشانهای از خوی وی است.
او آبشاری است که از کوهی استوار چون على، در طبیعتی
چون امالبنین جاری شد و در سرشاری از عطش سوخت.
قهرمان نهر علقمه که شمس و قمر از نور جمالش خجل میشوند،
افسانه و اساطیر نبود؛ مردی بود که مثل یک عَلَم هیچ وقت بر زمین نماند.
لقب «اَسَدُ الله الْغالِبْ» را چون علی بر او نهادند تا دوباره
حملههای حیدری در میدانها تکرار شوند و هنوز بعد از این هم
ه سال، زیر نور مهتاب، چهرهاش در زلالی آب میلرزد؛
گویی تنها بعد از خدا از آب میترسد.
مردی که افسانه نیست.